نمی بخشم

 نمی بخشم

                                                 تو را با دیگری دیدم که گرم گفتگو بودی  

با او آهسته میرفتی سراپا محو او بودی

صدایت کردم و بر من چو بیگانه نگه کردی

شکستی عهد دیرین را گنه کردی گنه کردی

گناهت را نمی بخشم

چه شبها را که من تنها به یاد تو سحر کردم

چه عمری را که من بیهوده به پای تو هدر کردم

تو عمرم را هدر کردی گنه کردی گنه کردی

 

 

گناهت را نمی بخشم

همین بود آن صفایی را که میگفتی

همین بود آن وفایی را که میگفتی

تو که خود این چنین بودی چرا روزم سیه کردی

گنه کردی گنه کردی

گناهت را نمی بخشم

 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
محمد دوشنبه 16 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 03:09 ب.ظ http://mtga.persianblog.com

بسیار بسیار زیبا بود و بسیار تلخ که حقیقت تلخ است....جایی خواندم که : نگو بار گران بودیم و رفتیم / نگو نا مهربان بودیم و رفتیم / بگو با دیگران بودیم و رفتیم.......امیدوارم که کسی درد فراق یار را تجربه نکند!

salam merc az lotf va mohabatet mohamad jan man ham omidvaram kasi darde faraghe yarra tajrobe nakonad

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد