عاشقانه ها

عاشقانه ها

                                                         

توی یکی از این هزار شب وقتی سرت رو بلند میکنی می بینی بین میلیونها
 
ستاره یکی از اون ستاره های خیلی قشنگ و فروزان نظرت رو به  
 خودش جلب می کنه.

بعد از اون شب هر شب سرت رو بلند می کنی و اون ستاره رو اونقدر تماشا
 می کنی تا بالاخره به خواب می ری.

اما یک شب که سرت رو رو به آسمون بلند میکنی دیگه هیچ اثری از
 
 اون ستاره نیست.
 
اون موقعی است که تموم غمای دنیا
 
هری میریزه تو دلت.

بعد از اون شب تا مدتها دیگه سرت رو رو به آسمون بلند نمی کنی.
 
 
 تا بالاخره بعد از مدتها می فهمی با رفتن اون ستاره باز هم زنده ای..
 
باز هم زندگی می کنی..نفس می کشی و

دنیای پیرامونت هنوز وجود داره.پس دلیلی نداره که نخوای به اون میلیونها میلیون
 
 ستاره دیگه نگاه نکنی.

بعد از اون تصمیم هر شب می ری و یکی از اون ستا ره های خیلی
 
قشنگ رو تماشا میکنی و باز هم یه شب می ری و
 
 میبینی اثری از اون ستاره نیست.

اما دیگه مثل دفعه قبل نا امید نمی شی و باز می ری سراغ
 
 یه ستاره زیبای دیگه.

همشون می رن تا اینکه نوبت می رسه به آخرین ستاره ی
 
 که توی آسمون وجود داره.

اما آخرین ستاره هرگز از بین نمی ره...چون تو با نهایت وجود دوستش داری.
 
گرففته شده از گروه  iran_iran
 
 

          

نظرات 5 + ارسال نظر
غرور پنج‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 08:25 ب.ظ

مریم جان سلام
وبلاگ فوق العاده ای داری.
مریم خانم ستاره ها هیچ وقت نمی رن این ما هستیم که با غرومون باعث می شیم که نبینیمشون
قبول دارم که گاهی کم رنگ تر از قبل می شن اما اگه ما بخوایم همونی می شن که قبلا بودن...
یادت باشه ستاره ای که بخاطرش پا رو آسمون گذاشتی از یادت نمی ره فقط به خودت تلقین کردی که بدون اون راحتی اینم بدون تو زندگیه آدما ستاره ها ساده به دست نمیان چون ستاره کم پیدا می شه پس اگه پیداش کردی راحت ولش نکن..
ببخشید اگه زیاد نوشتم...
من چون وقتم خیلی پره نمی تونم یه وبلاگ موفق داشته باشم اما اگه مایل باشید گه گاه مطالبی براتون می فرستم
شاید بتونم کمکتون کنم
اگه خواستید به همین میل پیغام بفرستید
موفق باشی

سلام
از لطف شما سپاس فراوان دارم
اگه لطف کنی وبرای من مطلب بفرستی خیلی خوش حال می شم
باز هم از لطفت ممنون

احمد جمعه 27 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 05:21 ق.ظ

سلام به مریم عزیز.
من منظورتو از این مطلب درست نفهمیدم.
منظورت اینه که مثلا با یکی آشنا میشی ولی میفهمی که اون ماله تو نیست. ولی بالاخره یکی هست که ماله تو باشه( آخرین ستاره ).

درسته؟

سلام دوست خوب
فکر کنم منظور این شعر همینه

غرور شنبه 28 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 01:08 ب.ظ

سلام
من می خواستم یه چند تا مطب براتون بفرستم اما میل شما رو نداشتم
بنظرم هم اومد که اگه تو نظرات بزارم جلوهی خوبی نداره پس اگه می تونید میلتون رو بدید تا براتون بفرستم

واقعا از لطفت ممنونم

azade دوشنبه 30 آبان‌ماه سال 1384 ساعت 01:43 ب.ظ http://aziatishpare.blogfa.com

مریم جان سلام
متنت‌‌ فوق‌ العاده بود
موفق باشی عزیزم
بدرود

سلام
لطف داری خانوم گل

دل-زاد کولی پنج‌شنبه 5 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 11:09 ب.ظ http://Gitan.blogsky.com

این که نشد دل! بگو کاروان سرا!
اولش خوشگل بود، وسطش واقعی و اخرش رویایی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد