-
hekmat chie
پنجشنبه 5 آذرماه سال 1388 22:46
hamishe zendegi adamo ghafelgir mikone 1ruz vaghT dari az tanhaEt lezat mibari va ehsas mikoni kheili az hame chiz razi hasT ehsas mikoni azaD khoshhali ,khoshhal az inke be hichkaso hich chiz joz khodet taahodi nadari ,1nafar miad tuye zendegit behet esrar mikone behet eltemas mikone ke 1bar javabesho beD behet...
-
به سراغ من اگر می آیی ...
پنجشنبه 21 آبانماه سال 1388 22:10
به سراغ من اگر می آیی پشت هیچستانم . پشت هیچستان جایی است . پشت هیچستان رنگ های هوا پر قاصدهایی است که خبر می آرند از گل وا شده ی دورترین بوته ی خاک . زنگ باران به صدا می آید. آدم اینجا تنهاست و در این تنهایی سایه ی نارونی تا ابدیت جاریست . به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد شیشه ی نازک...
-
شعر
پنجشنبه 21 آبانماه سال 1388 22:09
اینم یه شعر قشنگ.... عصر یک روز اندکی زودتر از خواب انار در فضایی که غریب است ولی رنگ یک خاطره را نور زده سایه ام بر تن تو می شکند و نگاهم افق چشم تورا می نگرد لحظه ای صبر کمی شوم سپس نیم نگاهی خنده ای شیطنت آمیز گذری خاطره انگیز و دگر هیچ من به راهم تو به راهت اما هر دو سرگشته از این بازی تقدیر چه سخت گذر ثانیه ای...
-
سلام به همه ی دوستای مهربونم من بر گشتم
دوشنبه 19 تیرماه سال 1385 12:29
قصه بی پایان دل زخمی من آری اکنون شروع یک پایان است پایان با تو بودن وشروع بی سرودن .. و چقدر شیرین است و زجر آور،چنین شروعی و چنان پایانی... و حال من مانده ام و انتظار وانتظار ... تا شاید شعله هی وصالی دیگر ، قهقهه هی یخ بسته ی مرا عاشقانه به بازی گل و شعر وشکوفه دعوت کند. نمیدانم چرا قانون عادت،درهندسه مجهول...
-
!!!
دوشنبه 26 دیماه سال 1384 20:41
!!!!!!!!!!!!!!! دستت را به من بسپار تا از گرمی آن وجودم را پر کنم .گوشت را به من بسپار تا زمزمه عشق در آن جاری کنم .. شانه ات را به من بسپار تا آن را تکیه گاه تنهایی ام کنم . قلبت را به من بسپار تا آن را در هاله ای از نور نگهداری کنم . صدایت را به من بسپار تا مهربانیت را تدریس کنم . چشمهایت را به من بسپار تا تازگی...
-
نوشته ی یک دوست
جمعه 16 دیماه سال 1384 10:54
برای اولین من که آخرین من نشد قشنگترین ترانه ای که بهترین من نشد تو باورت نشد که من عاشقترین عاشقام تو تشنه شکستن و من تشنه شقایقام تو ذهن من نمیره که حرفای تو یه قصه بود که عشق تو برای من فقط عذاب و غصه بود ترانه شکستنم ترانهای برای توست غرور تکه تکه ام بهانه ای برای توست معنی آرزوی من همیشه با تو بودنه تنها نصیب من...
-
زیباترین قلب
شنبه 3 دیماه سال 1384 15:23
زیباترین قلب روزی مرد جوانی وسط شهری ایستاده بود و ادعا می کرد که زیباترین قلب را در تمام آن منطقه دارد. جمعیت زیادی جمع شدند. قلب او کاملاً سالم بود و هیچ خدشه ای بر آن وارد نشده بود. پس همه تصدیق کردند که قلب او به راستی زیباترین قلبی است که تاکنون دیده اند. مرد جوان، در کمال افتخار، با صدایی بلندتر به تعریف از قلب...
-
بعد از رفتنت!….
چهارشنبه 9 آذرماه سال 1384 18:08
بعد از رفتنت!…. شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی تو را با لهجه ی گل های نیلوفر صدا کردم.تمام شب برایباطراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم.پس ازِ یک جستجوی نقره ای در کوچه های آبی احساس تورا از بین گل هایی که در تنهایی ام رویید با حسرت جدا کردم و تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی دلم حیران و سرگردان چشمانی...
-
پاییز
شنبه 5 آذرماه سال 1384 15:46
پاییز ... سقوط یک برگ از شاخه ی درخت یعنی پاییز پاییز یعنی قصه ای از غصه لبریز پاییز یعنی اوج هنر سقوط برگی در تنپوش زرد پاییز معنی طعم وداع لبریز از باران های بی تپش لبریز از شوق رفتن چشمانی گره خورده به راه حتی ساده ترین تفسیر آه پاییز فصل اوج خوشبختی زیبا ترین نگین نگاه منتظر برگ روی زمین ... پاییز یعنی تنپوش زیبای...
-
*****
شنبه 5 آذرماه سال 1384 09:39
شادی های شما همان غم های شماست که نقابش را برداشته است. و جامی که خنده هایتان از ان می جوشد همان است که از اشک هایتان پر شده بود. هر چه غم عمیق تر وجور شما را می کاود گنجایشی فراختر برای شادی خواهید داشت. آیا آن عود که آهنگش دل شما را می نوازد همان چوبی نیست که دلش را با تیغ تیز تهی کرده اند؟ وقتی شاد و خرم هستی به...
-
غروری که فاصله را رقم زد
پنجشنبه 3 آذرماه سال 1384 14:42
وقتی نگاهم میکرد تمام وجودم می لرزید تنها کسی بود که مرا اینگونه عاشق کرد دلم می خواست بدونه که چقدر دوستش دارم اما او همیشه بامن سردو رسمی بود. به خاطرش به علاقه خیلی ها پشت کردم اما بازهم........ یک روز به هم برخورد کردیم ازم دعوت کرد احساس خوبی داشتم اونروز خیلی حرف زدیم اما اینبار هم سردو رسمی........ سالها گذشت...
-
نوشته های یک دوست
سهشنبه 1 آذرماه سال 1384 13:55
از چشمهایت خواستم اویزان شوم اما نمی دانستم اشک هم روزی تمام میشودبی سبب نیست چنین فریادم بیگناه در دام عشق افتادم اگر احساسمو میفهمیدی قلبتو دوباره میبخشیدی لحظه پایان این دیدار را روز آغازی دگر میدیدی اگه بیهوده نمیترسیدی عشق را آنگونه که هست میدیدی شاید این لحظه غمگین وداع قلبتو دوباره میبخشیدی...
-
شعر "کوچه" از کتاب ابر و کوچه
یکشنبه 29 آبانماه سال 1384 17:55
به نام او که موسیقی کیهانی را عاشقانه می نوازد "کوچه" بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم شدم آن عاشق دیوانه که بودم در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید عطر صد خاطره پیچید یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پر گشودیم و درآن...
-
عاشقانه ها
پنجشنبه 26 آبانماه سال 1384 15:14
عاشقانه ها توی یکی از این هزار شب وقتی سرت رو بلند میکنی می بینی بین میلیونها ستاره یکی از اون ستاره های خیلی قشنگ و فروزان نظرت رو به خودش جلب می کنه. بعد از اون شب هر شب سرت رو بلند می کنی و اون ستاره رو اونقدر تماشا می کنی تا بالاخره به خواب می ری. اما یک شب که سرت رو رو به آسمون بلند میکنی دیگه هیچ اثری از اون...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 24 آبانماه سال 1384 15:25
غربت عمیق اندوه منو چاه خشک تو بیابون نداره سردی و تاریکی زندگیمو هیچ شبی تو هیچ زمستون نداره مثل شعر مرثیه از شب و گریه پرم برای تموم شدن لحظه ها رو می شمرم شعر از میثم.ر
-
یک روز و هزار سال
دوشنبه 23 آبانماه سال 1384 14:18
به نام او که موسیقی کیهانی را عاشقانه می نوازد یک روز و هزار سال دو روز مانده به پایان جهان تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است تقویمش پر شده بود و تنها دو روز تنها دو روز خط نخورده باقی بود. پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد. داد زد و بد وبیراه گفت ،خدا سکوت کرد جیغ کشید و جار و جنجال...
-
Nice picture
دوشنبه 23 آبانماه سال 1384 10:35
www.sare.ir)
-
یکم بخند
یکشنبه 22 آبانماه سال 1384 17:57
http://orkutando.net/eng/messages/friends/likeu.php اینارو ببین. http://www.sheendigital.com/alba/ http://www.taraneha.com/news/news_detail.asp?id=1123 http://www.milaadesign.com/BigRedButton.html http://fun.drno.de/flash/eye.swf http://naini.com/clips/sakine.html http://dingo.care-mail.com/cards/flash/5409/abc.swf...
-
Seasons of Love
یکشنبه 22 آبانماه سال 1384 12:08
Seasons of Love I love you in the summer when fields are showered with golden rain. I love you in the winter when crystals of white are upon everything. I love you in the spring when nothing seems to be at rest. I love you in the autumn when everything looks its best. My love, like the seasons, will continue to come...
-
دردو دل
چهارشنبه 18 آبانماه سال 1384 13:18
درد دلهای شبانه ی یک کودک ... خدایا ... نمی دونی چقدر حرف زدن برام سخته وقتی تو اون بالایی و من این پایین نمی دونی وقتی فکر می کنم همین الان میلیون ها نفر دارن باهت حرف می زنن و تو حرف همه رو میشنفی چه احساس خنده داری بهم دست میده . خدایا .. می ترسم حرفاشونو باهم قاطی کنی .. آخ زبونمو گاز می گیرم ... خدایا راستشو بگو...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 16 آبانماه سال 1384 16:55
یه دوست عزیز به اسم پریسا جون برای وبلاگ من نظر داده بود ولی نمی دونم چرا نظر پریسا جون بعد از تایید من غیب شد
-
نمی بخشم
دوشنبه 16 آبانماه سال 1384 13:51
نمی بخشم تو را با دیگری دیدم که گرم گفتگو بودی با او آهسته میرفتی سراپا محو او بودی صدایت کردم و بر من چو بیگانه نگه کردی شکستی عهد دیرین را گنه کردی گنه کردی گناهت را نمی بخشم چه شبها را که من تنها به یاد تو سحر کردم چه عمری را که من بیهوده به پای تو هدر کردم تو عمرم را هدر کردی گنه کردی گنه کردی گناهت را نمی بخشم...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 11 آبانماه سال 1384 13:37
به نام او که موسیقی کیهانی را عاشقانه می نوازد نفس خود را هفت بار نکوهش کردم: اولین بار : هنگامی که می خواستم با پایمال کردن ضعیفان خودم را بالا ببرم دومین بار : هنگامی که در مقابل کسانی که ناتوان بودند خود را به نا خوشی زدم سومین بار :هنگامی که انتخاب را به عهده من گذاردند به جای امور مشکل امور آسان و راحت را بر...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 10 آبانماه سال 1384 12:51
عاشقانه ها یه چشم همیشه باید توش اشک باشه ، وگرنه میسوزه یه دل همیشه باید توش غم باشه ، وگرنه می شکنه یه کبوتر همیشه باید عشق پرواز داشته باشه ، وگرنه اسیر میشه یه قناری باید به خوش آوازیش ایمان داشته باشه وگرنه ساکت میشه یه لب همیشه باید توش خنده باشه وگرنه زود پیر میشه یه صورت همیشه باید شاد باشه وگرنه به دل هیچ کس...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 22 مهرماه سال 1384 00:22
عشق از زبان بچه های 4 تا 8 ساله معنی عشق چیست؟ نظر شما راجع به جوابهای بچه ها چیست؟ وقتی کسی شما رو دوست داره ، اسم شما رو متفاوت از بقیه می گه . وقتی اون شما رو صدا می کنه احساس می کنی که اسمت از جای مطمئنی به زبون آورده شده. بیلی - 4 ساله مادر بزرگ من از وقتی آرتروز گرفته نمی تونه خم بشه و ناخن هاش رو لاک بزنه پدر...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 22 مهرماه سال 1384 00:04
به دیدارم بیا هر شب در این تنهایی تنها و تاریک خدا مانند دلم تنگ است. بیا ای روشن ای روشنتر از لبخند شبم را روز کن در زیر سرپوش سیاهی ها دلم تنگ است بیا بنگر چه غمگین و غریبانه در این ایوان سرپوشیده وین تالاب مالامال دلی خوش کرده ام با این پرستوها و ماهی ها و این نیلوفر آبی و این تالاب مهتابی . و در ایوان من دیریست...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 21 مهرماه سال 1384 23:59
LOVE Love is that condition in which happines of other is essiontional for ur own True Love True love doesn't just fill your heart, it overflows into your whole body and soul : Absence There is one pain I often feel, which you will never know. It's caused by the absence of you Paining love Love is a sharp needle...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 20 مهرماه سال 1384 13:47
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 20 مهرماه سال 1384 13:29
به نام او که موسیقی کیهانی را عاشقانه می نوازد تولدی دیگر همه ی هستی من آیه ی تاریکیست که ترا در خود تکرار کنان به سحرگاه شگفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد من در این آیه ترا آه کشیدم، آه من در این آیه ترا به درخت و آب وآتش پیوند زدم زندگی شاید یک خیابان درازست که هر روز زنی با زنبیلی از آن می گذرد زندگی شاید...
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 20 مهرماه سال 1384 09:16
چیزهایی که نگفتم وقتی چمدانش را به قصد رفتن بست نگفتم : عزیزم این کار را نکن نگفتم : برگرد و یک بار دیگر به من فرصت بده وقتی پرسید دوستش دارم یا نه ، رویم را برگرداندم حالا او رفته، و من تمام چیزهایی را که نگفتم میشنوم نگفتم : عزیزم متاسفم ، چون من هم مقصر بودم نگفتم : اختلاف ها را کنار بگذاریم ، چون تمام آنچه ما...